نقشه راه چیست؟
به طور خلاصه یک برنامه و نقشه کاری دست‌نوشته یا طرحی میباشد که ساختار کسب و کار ایده‌آل ما را همراه با منابع و ریسک‌های آن نمایش میدهد.برنامه، دید گسترده‌تری به ما میدهد و مشخص می‌کند که چه باید کرد و چگونه باید آن را انجام دهیم
نقشه راه در واقع یک برنامه استراتژیک سطح بالا میباشد، که توسعه محصول را در دوره‌های زمانی مشخص نشان میدهد.این نقشه در بر گیرنده اهداف نهایی و چشم انداز محصول است و نیازها و دغدغه‌های همه ذینفعان محصول در آن بصورت همگن و متعادل مشخص میشود.تدوین و استفاده از Roadmap می‌تواند هماهنگی در توسعه محصولات مختلف را راحتتر نماید و شفافیت را برای مدیریت انتظارات مشتری تقویت کند..
نقشه راه محصول
یکی از مهمترین ویژگی‌هایی که در مورد نقشه راه محصول می‌توان گفت این است که تمرکز زیادی را برروی اهداف مشخص شده توسط شما به عنوان یک صاحب محصول ایجاد می‌کند.در واقع به جای تمرکز بر روی توسعه ویژگی‌ها (یا کاری که باید انجام شود) روی Goals (یا اهدافی که باید در توسعه محصول محقق شوند) تاکیدمیکند.
اگرچه نقشه راه محصول امکان افزودن ویژگی‌ها را نیز فراهم می‌کند، اما در این مدل بهتر آن میباشد که با اهداف نهایی محصول شروع کنیم و این اساسا همان تمایزی میباشد که باید در نگاه یک مالک محصول به Product نسبت به سایر اعضای تیم و ذینفعان وجود داشته باشد
یکی دیگر از مزایای نقشه راه محصول این است که تمرکز شما را بر روی با ارزش‌ترین ویژگی‌ها در جهت دستیابی به اهداف محصول معطوف می‌کنید.شما می‌توانید با ارائه یک نقشه راه مطلوب، تکامل محصول خود در نسخه‌های آینده را به نمایش بگذارید.
در ادامه توضيح مي‌دهيم نقشه راه roadmap یا نقشه راه محصول براي هر ذی‌نفع چه نكات و آورده‌هايي در بر دارد.
1- مشتريان: مي‌خواهند بدانند Vision محصول چه چیزی میباشد، چرا كه آنها هم برنامه‌ريزي‌هايي براي خود دارند و باید بدانند محصول به كدام سمت پيش خواهد رفت
۲- تيم فروش و ماركتينگ: با مشتري در ارتباط میباشد و بايد اولويت‌هاي فروش را بداند و آنها را جهت‌دهي دهد.
۳- تيم مديريت و مالي: مي‌خواهد بداند براي هر ويژگي در نقشه‌ی راه بايد چقدر سرمايه‌گذاري داشته باشد و برگشت سرمايه به چه ميزان است.
۴- تيم‌هاي فني: بايد برنامه‌ريزي میان‌مدت را اطلاع داشته باشند تا در انتخاب تكنولوژي‌ها بهتر عمل كنند.
در اكثر سازمان‌ها، مديران محصول وظيفه‌ی تهيه‌‌ی نقشه‌ی راه را بر عهده میگیرند. مديران محصول از منابع زير براي ساختن نقشه‌ی راه استفاده مي‌كنند:
– فیدبک مشتری
– نظرات تيم فروش
– نظرات تيم مهندسی
– چشم‌انداز سازمان
نقشه‌ی راه بر اساس اهداف كوتاه‌مدت و بلندمدت سازمان طراحي مي‌شود و تيم‌ها را بر روي اهداف متمركز مي‌كند. ميليون‌ها ايده براي بهبود محصول وجود دارد، Product Roadmap ها كمك مي‌كنند كه تمرکز تیم‌ها بر روي اهداف باقي بماند و به نوعی مسير حركت را نشان مي دهند.
۱۱ نکته در مورد نقشه راه محصول
امیدوارم مطالب عنوان شده پیرامون Roadmaps برای شما مفید بوده باشند، اما همواره این اصل مهم توسعه را به یاد داشته باشید که: “چابک بودن مربوط به فرآیندها و ابزارها نمیباشد بلکه مربوط به افراد و تعاملات است”.
- با اهداف و چشم انداز محصول خود شروع کنید (از تخته Product Vision Roman استفاده کنید).
۲. استراتژی محصول خود را توصیف و اعتبارسنجی کنید.
۳. با ایجاد نقشه راه محصول روی اهداف و مزایا متمرکز شوید (نه صرفا ویژگی‌ها و کاربردهای ملموس و تحویل دادنی).
۴. یک داستان منسجم در مورد رشد احتمالی محصول خود بگویید و از آن غافل نباشید.
۵. نقشه راه محصول خود را ساده کنید! در برابر وسوسه برای اضافه کردن جزئیات بیش از حد به نقشه راه خود مقاومت کنید.
۶. به طور فعال با ذینفعان همکاری و تعامل داشته باشید. (درک خود را از محصول کامل کنید)
۷. این شجاعت را داشته باشید که “نه” بگویید، برای جلوگیری از اضافه بار بیش از حد و خارج از ویژگی‌های تعریف شده در نقشه راه.
۸. دو بار در مورد اضافه کردن جدول زمانی، تاریخ یا مهلت تحویل به نقشه راه خود فکر کنید. (تصمیم مهم و استراتژیکی که کیفیت و شکل تعامل شما را در آینده با ذینفعان محصول مشخص خواهد کرد)
- با در نظر گرفتن اهداف قابل اندازه گیری و KPI یک نقشه راه قابل ارزیابی طراحی کنید.
۱۰. در مورد ویژگی‌های پویا و متغیر، یک تخمین تقریبی در نظر بگیرید.
۱۱. به طور مرتب نقشه راه محصول خود را مرور کنید و با واقعیات تطبیق دهید.
نقشه و برنامه کار و استراتژی حرفه‌ای چه هستند؟
داشتن هدف و تعیین آن یکی از مهمترین مراحل هنگام شروع یک کسب و کار جدید میباشد.
دلیل آن هم مشخص است، چون جهت حرکت و برنامه رسیدن به آن را تعیین می‌سازد. هدف، موتور ایجاد انگیزه و پاسخی مناسب به این سوال دشوار است: آیا اگر این کار را انجام دهم به من یاری میرساند به هدف خود برسم؟! یک کسب و کار بدون هدف مانند یک کشتی بدون قطب نماست . در سفر با این کشتی هیچگاه نخواهیم فهمید که مقصد ما کجاست.
هدف ما تا حد امکان باید واقع‌گرایانه و خاص باشد.
هدف خود را با توجه به زمان، الویت‌ها، سودها، موقعیت‌ها و فرصت‌ها تعیین نمایید:
از طرفی یک نقشه کاری از فعالیت‌ها، استراتژی‌ها، ریسک‌ها، اطلاعات دستورالعمل‌ها و ضرب‌العجل‌ها تشکیل شده است، که برای تعیین هر کدام از آنها به یک هدف واضح و روشن نیاز داریم. یک نقشه کاری خوب مشخص می‌کند که اکنون کجا هستیم و فرصت‌ها و ریسک‌ها در فرایند رسیدن به هدف کدامند. راه‌های زیادی برای تکمیل و پخته‌شدن نقشه کاری وجود دارد.
بعضی از آنها پیچیده‌تر هستند ولی برای شروع ما به یک پرونده از اطلاعات نیاز داریم. آنگاه الگوهای زیادی برای برنامه کاری خواهیم یافت.
برای تنظیم یک نقشه مفهومی برای تعیین بهترین راه در عملیات‌های بازاریابی و فروش یک سازمان، فقط قسمت بازاریابی مسئولیت کار را بر عهده ندارد. بلکه قسمت‌های مختلفی در تنظیم یک نقشه مشارکت می‌کنند. برای تنظیم نقشه مفهومی در عملیات بازاریابی شرکت یا سازمان، باید قسمت‌های: فروش، بازاریابی، مالی و حسابداری، مدیریت سازمان، کارشناسان فنی محصولات و مهندسین قسمت تولید محصول یا مسئولین خرید محصول، همگی در فرایند و هدایت پلن بازاریابی شرکت کند و در تنظیم نقشه مفهومی راه نسبت به تخصص‌شان اطلاعاتی را ارایه دهد، تا مدیریت بازاریابی بتواند پلن مشخصی را طراحی و اجرا کند.
برای تنظیم نقشه مفهومی راه، یک روش مناسب و ساده وجود دارد که در آن به مسائل زیر می‌پردازیم .
میزان هزینه‌ها در تمام مراحل را یک به یک بدست می اوریم.
میزان زمانی که باید صرف هر یک از مراحل شود را مشخص می‌کنیم.
میزان تمرکز و قابلیت هر قسمت که در فرایند حضور دارند را مشخص می‌کنیم.
میزان ریسک بازار را محاسبه می‌کنیم.
میزان نفوذ سازمان را در بازارهای هدفش مشخص می‌کنیم.
میزان قدرت و سهم بازار رقبا را محاسبه می‌کنیم.
روش برخورد مشتریان را به محصول جدید پیشبینی می‌کنیم.
میزان کیفیت و قابلیت‌های جدید محصول را درج می‌کنیم.
چشم‌انداز محصول را مشخص می‌کنیم.
جذابیت محصول را برای فروشنده و مصرف‌کننده مشخص می‌کنیم.
برنامه تبلیغات محصول را مشخص می‌کنیم.
برنامه فروش را در کوتاه‌مدت و بلندمدت طراحی می‌کنیم.
برخورد و عکس‌العمل رقبا را پیشبینی می‌کنیم.
تفاوت اصلى نقشه راه با طرح كسب و كار:
نقشه راه مى‌تواند براى آموختن يک مهارت شخصى، سازمانى يا هر فعاليت مورد استفاده قرار داد و قابليت تعميم به انواع كارها و فعاليت‌ها دارد. معمولا كسى براى آموزش يک مهارت، زبان يا انجام يک روند غير شغلى، طرح يا تابلو كسب و كار آماده نمى‌كند اما نقشه راه براى هر نوع فعاليتى كه نياز به مداومت و ممارست دارد، قابل استفاده و نتيجه بخش است.
